- تمام شد ؟!

نه تازه شروع کردم 

- خوب سریعتر بخوان ، صفحه چندی ؟

تازه صفحه 20 هستم ، چطور ؟

- اه - چقدر کند پیش میری ، این کتاب که چیزی نداره 

خوب نیچه اگر منم کتاب رو نوشته بودم می گفتم چیزی نداره !! ، یکم شوکران دارم میخوای ؟!

- شوکران! ، تازه دم است ؟!

بله ، آن سمت است ، آنجا 

- بله ، بله دیدم 

نیچه^( با فریاد ) ، این چه محملی است که نگاشته ای باز

- کدام صفحه ؟!

صفحه 25 ، خشنودی، جلوِ سرماخوردگی را هم می‌گیرد.

- مهمل نیست ، واقعیت است

چگونه ؟

 - هرگز هیچ زنی که می‌داند قشنگ لباس پوشیده، سرما خورده است؟ مراد‌م هنگامی است که چندان چیزی هم نپوشیده باشد !

لعنت به تو نیچه !، تمامش کردی ؟!

- بله !

خوشنودی یا رضایت ؟! ، کدام ژرف تر است ؟!

- خوشنودی

یک آشنا

+ شوکران : شوکران گیاهی علفی و دوساله با ساقی صاف و بدون کرک است. بیخ شوکران و عصاره برگ و ساقه آن سمی بوده و جنون‌آور است.

+ جملات قرمز از کتاب غروب بت ها به قلم نیچه هستند.