وقتی سرده و دم غروبه
وقتی دلت گرفته و میخوای با کسی حرف بزنی
انصافانه است پرت کردن از رادیواکتیویته
            تشعشع داری و باید تنها باشی

وقتی داغونی و حالت خوب نیست
            انصافانه است که باید بگی سرماخوردم و واگیر داره

وقتی تو اتاق لامپا رو خاموش میکنی که مثلا میخوابی
            انصافانه است که نتونی بلند گریه کنی

وقتی صدا می زنن؛ بیا سوپ بخور ، برات خوبه
            انصافانه است که بگی قرص خوردم و خوابم می آد
انصافانه است که بغض کنی و صدات در نیاد
اصافانه  است که که هیچی نگی و سرماخورده بمونی تا دل کسی نلزه
انصافانه است که اشکات به جای آغوش گرم ، رو کیبرد سرد بچکه !!!
انصافانه است ...